کالای عمومی
From Wikipedia, the free encyclopedia
در علم اقتصاد یک کالای عمومی کالایی غیر رقابتی و تخصیص ناپذیر است. غیر رقابتی بودن به این معنی است که مصرف آن کالا توسط یک نفر، دسترسی کالا برای مصرف توسط دیگران را محدود نمیکند؛ تخصیص ناپذیر بودن به این معناست که نمیتوان آن را به کسی یا کسانی تخصیص داد و افراد دیگر را از استفاده آن مستثنی کرد. در جهان واقعی ممکن است هیچ چیزی به عنوان کالای غیر رقابتی و غیرقابل استثناء بهطور مطلق نباشد.[1]
برای مثال اگر یک فرد یک پزشک را ملاقات کند در اینجا امکان ملاقات پزشک برای هر فرد دیگر کمتر شود و آن ممکن است دیگران را از ملاقات آن پزشک محروم کند. این ملاقاتهای پزشک را یک کالای خصوصی قابل استثناء و رقابتی میسازد. بالعکس، نفس کشیدن بهطور معنا داری مقدار هوا در دسترس برای دیگران را کاهش نمیدهد، و مردم نمیتوانند بهطور مؤثر مستثنی از استفاده از هوا باشد. این هوا را یک کالای عمومی میسازد، اگرچه به لحاظ اقتصادی ناچیز است، از آنجایی که هوا یک کالای رایگان است. یک مثال واضح و آسان تغییر فایلهای موسیقی mp۳ روی اینترنت است؛ استفاده این فایلها توسط یک شخص استفاده توسط دیگران را محدود نمیکند.
غیر رقابتی بودن و غیرقابل استثناء بودن ممکن است مشکلاتی را برای تولید برخی کالاها سبب شود. بهطور خاص، برخی اقتصاد دانان بحث کردهاند که آنها ممکن است منجر به مصداقهای شکست بازار شوند، در جایی که بازارهای غیر هماهنگ مشتق شده به وسیله بخشهای کارکردی در علاقههای متعلق به خودشان ناتوان هستند تا این کالاها را در مقدارهای خواسته شده فراهم بکنند. این موضوعها به عنوان مسائل کالاهای عمومی شناخته شده هستند، در اینجا بحثهای خوب علمی روی اینکه چطور اهمیت شان را برای یک نظام اقتصادی اندازه بگیرید، و بهترین راه علاج را شناسایی بکند. این مذاکرات میتواند برای مباحث سیاسی دربارهٔ نقش بازارها در اقتصاد مهم باشد. بهطور فنیتر، مسائل کالاهای عمومی با موضوع گسترش دهنده پیامدهای خارجی مرتبط هستند.
به لحاظ نموداری، غیر رقابتی بودن به این معنی است که هر چند فرد که یک منحنی تقاضا برای کالای عمومی دارند، بنابراین منحنیهای تقاضای انفرادی بهطور عمودی جمع میشوند تا منحنی تقاضای کل برای کالای عمومی به دست بیاید. این بر عکس روش برای استخراج منحنی تقاضای کل برای یک کالای خصوصی است، در اینجا تقاضاهای انفرادی بهطور افقی جمع میشوند. ساموئلسون معمولاً به عنوان اولین اقتصاد دان نسبت داده میشود که تئوری کالاهای عمومی را بسط داد. در مقالات کلاسیک ۱۹۵۴ تئوری محض مخارج عمومی او یک کالای عمومی را در آن مقاله یک کالای مصرفی تجمعی تعریف کرد: … کالاهایی که همه لذت میبرند بهطور معمول در حالتی که مصرف هر فرد از یک کالا منجر به کاهش مصرف سایر افراد از آن کالا نشود…
این یک خصوصیت است که به عنوان غیر رقابتی و غیرقابل استثناء بودن شناخته شدهاست.