صفاریان
دودمان ایرانی مسلمان / From Wikipedia, the free encyclopedia
صَفّاریان (۸۶۱ میلادی–۱۰۰۳ میلادی) دودمانی ایرانیتبار و سنیمذهب بودند که بر گسترهای شامل بخشهایی از ایران، تاجیکستان، پاکستان، افغانستان، ازبکستان و ترکمنستان کنونی فرمانروایی میکردند. صفاریان نسب خود را به ساسانیان و از طریق آن به پادشاهان کیانی و پیشدادی میرساندند، علاوه بر صفاریان خاندانهای دیگری مثل سامانیان و آل بویه نیز نسب خود را به شاهان قدیم ایران میرساندند. بهعقیدهٔ باستانی پاریزی علت این انتسابها، اعتقاد به فرّ ایزدی پادشاهان قدیم ایران بود.[2][3][4] در زمان صفاریان زبان فارسی زبان رسمی شد و تا حدودی از مرگ تدریجی آن جلوگیری شد. بهطوریکه یعقوب لیث دستور داده بود که در کاخ او تنها به زبان فارسی سخن گفته شود و سخن گفتن به زبان عربی دارای مجازات بود، همچنین یعقوب لیث از شاعران بسیاری حمایت میکرد.
صفاریان | |||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
۸۶۱ میلادی–۱۰۰۳ میلادی | |||||||||||||
نمایش گستره قلمرو صفاریان | |||||||||||||
پایتخت | سیستان (زرنج) | ||||||||||||
زبان(های) رایج | فارسی (رسمی) | ||||||||||||
دین(ها) | اسلام (سنی)[1] | ||||||||||||
حکومت | پادشاهی | ||||||||||||
امیر | |||||||||||||
• ۲۴۰–۲۵۸ (خورشیدی) | یعقوب لیث (نخستین) | ||||||||||||
• ۳۴۲–۳۸۱ (خورشیدی) | خلف بن احمد (واپسین) | ||||||||||||
تاریخ | |||||||||||||
• بنیانگذاری | ۸۶۱ میلادی | ||||||||||||
• فروپاشی | ۱۰۰۳ میلادی | ||||||||||||
مساحت | |||||||||||||
۹۰۰ م. | ۲٬۰۰۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع (۷۷۰٬۰۰۰ مایل مربع) | ||||||||||||
| |||||||||||||
امروز بخشی از | فهرست ایران پاکستان تاجیکستان افغانستان ترکمنستان ازبکستان |
یعقوب لیث صفاری مردی عیار و جوانمرد اهل سیستان بود و به دلیل محبوبیتی که میان مردم آنجا به خاطر جنگ با خوارج بهدستآورده بود، توانست قدرت را به دست گیرد و به حکومت برسد. یعقوب لیث بعد از تشکیل حکومت خود، ابتدا به کرمان و شیراز حمله کرد و آن نواحی را تسخیر نمود، سپس به خراسان رفت و آنجا را فتح کرد و حکومت طاهریان را نابود ساخت. وی سپس به طبرستان رفت، ولی در جنگ با علویان طبرستان شکست خورد و عقبنشینی کرد. یعقوب لیث صفاری همیشه آرزو داشت روزی حکومت بنی عباس را سرنگون کند، به همین جهت با لشکری فراوان خوزستان را تسخیر کرد و به سوی بغداد حرکت نمود، اما در جنگ با خلیفه شکست خورد و به شدت زخمی شد. در اواخر عمر، دوباره با لشکر خود خوزستان را تسخیر کرد و قصد داشت دوباره با خلیفه جنگ کند، اما در همین زمان بهطور ناگهانی بیمار شد و کمی بعد از دنیا رفت. تمامی مورخان در این که یعقوب لیث مردی بسیار شجاع و دلاور و باهوش و سیاستمدار بودهاست، اتفاقنظر دارند. بعد از مرگ او، برادرش عمرو لیث فرمانروای سیستان شد. عمرو لیث هم چون برادر مردی بسیار شجاع بود، با این حال در ابتدای حکومت با خلیفه بیعت کرد. پس از چند سال عمرو لیث حکومت خراسان را از خلیفهٔ عباسی طلب کرد. خلیفه گفت که اگر عمرو در جنگ با امیر اسماعیل سامانی حاکم خراسان پیروز شود، حکومت خراسان به دست او خواهد بود. اما عمرو لیث در جنگ با امیر اسماعیل سامانی شکست خورده و اسیر شد و سرانجام در نزد خلیفهٔ بغداد به قتل رسید.