شورشگری
From Wikipedia, the free encyclopedia
شورشگری (انگلیسی: Insurgency) طغیان علیه قدرت حاکم است (مثلاً شورش علیه قدرت حاکم که توسط سازمان ملل بهرسمیت شناخته شدهاست) زمانی که افراد در یک شورش شرکت میکنند به عنوان متخاصم شناخته نمیشوند.[1] شورش میتواند جنگ با نیروهای ضد شورش باشد و همچنین ممکن است که با اقدامات حفاظت از جمعیت مورد مخالف قرار گیرد و انواع مختلف اقدامات سیاسی و اقتصادی با هدف تضعیف ادعاهای شورشیان توسط رژیم حاکم باشد.[2] ماهیت شورشگری یک مفهوم مبهم است.
همه شورشگریها شورش نیستند. موارد متعددی از شورشهای غیر خشونتآمیز، با استفاده از ایستادگی مدنی مانند انقلاب مردمی فیلیپین در دهه ۱۹۸۰ که رئیسجمهور مارکوس را از قدرت ساقط کرد و انقلاب ۲۰۱۱ مصر.[3] جایی که شورش شکل مسلحانه به خود میگیرد، اگر دولت متجاوز در مقابل یک یا چند مقام عالیرتبه دولتی و نیروهای شورشی باشد به آن شورش گفته نمیشود. به عنوان مثال، در خلال جنگهای داخلی آمریکا، ایالات مؤتلفه آمریکا به عنوان یک کشور با رسمیت محدود شناخته نشد بلکه تنها به عنوان یک قدرت متخاصم شناخته شد؛ بنابراین، به کشتیهای جنگی کنفدراسیون همان حقوقی داده شد که سایر کشتیهای جنگی ایالات متحده در بندرهای خارجی از آن برخوردار بودند.[4][5][6]
وقتی استفاده از شورش برای توصیف غیرقانونی بودن جنبشی بکار گرفته میشود، به دلیل نبود مجوز در تطابق با قانون، استفاده از آن خنثی است. بههرحال، هنگامیکه شورش توسط یک دولت یا هر مرجع دیگر تحت تهدید مورد استفاده قرار میگیرد «شورش» اغلب دارای یک معنای ضمنی است که هدف شورش یک هدف نامشروع است درحالیکه آنهایی که قیام کردهاند با مقاماتی مواجه میشوند که خودشان نامشروع میباشند. در آثار نوشته شده سالهای دهه شصت، نقدهای گستردهای حول ایدهها و اقدامات دربارهٔ شورش شروع به شکلگیری نمود؛[7] آنها هنوز هم در مطالعات اخیر رایج هستند.[8]
گاهی ممکن است یک یا چند شورش همزمان (چند قطبی) در یک کشوری بوقوع بپیوندد. شورش عراق نمونه ای است که یک دولت رسمی در مقابل چندین گروه شورشی قرار گرفتهاست. دیگر شورشهای تاریخی مانند جنگ داخلی روسیه، نمونههای چند قطبی هستند و نه جنبشهای جدائی طلبی که نمونههای ساده ساختگی شورش برای هر دو طرف محسوب شود.
در خلال جنگ داخلی آنگولا، دو طرف اصلی وجود داشتند: جنبش خلق برای آزادی آنگولا-حزب کار (MPLA) و یونیتا (UNITA). در همان زمان، یک جنبش جدائی طلب دیگری برای استقلال استان کابیندا وجود داشت که توسط اف ال ای سی رهبری میشد. چند قطبی تعریفی از شورش است که در آن شرایط هیچ قدرت حاکمی وجود نداشتهاست، مانند جنگ داخلی سومالی، به خصوص دوره ای از سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۶، گسترش میدهد، جایی که آن را به کشورهای کوچکتر شبه خودمختار تقسیم میکند و در حال جنگ با یکدیگر برای تغییر متحدینشان هستند.