حقوق طبیعی و قانونی
From Wikipedia, the free encyclopedia
حقوق طبیعی و حقوق قانونی دو نوع حق هستند. حقوق طبیعی آنهایی است که به قوانین یا آداب و رسوم خاصی از فرهنگ یا حکومت وابسته نیستند و بنابراین جهانشمول و غیرقابل انکارند. (با قوانین انسانی، لغو یا محدود نمیشوند) حقوق قانونی آنهایی هستند که به وسیله یک سیستم حقوقی به فرد اعطا شدهاند (که میتوانند اصلاح یا لغو شوند و یا توسط قوانین انسانی محدود شوند)؛ بدون آن که مشروط به توافق دیگران، وجود نهادهای سیاسی و قضائی یا قوانین و سنتها باشد. بنابراین، حقوق طبیعی به هر انسان -در هر زمان و هر مکانی- تعلق میگیرد.
مفهوم قانون طبیعی، مربوط به مفهوم حقوق طبیعی است. قانون طبیعی ابتدا در فلسفه یونان باستان ظاهر شد، [1] و سیسرون، فیلسوف رومی، نیز بدان اشاره کرده است.[2]در کتب عهدین (قدیم و جدید) نیز بدان اشاراتی میشود. بعد از آن، در قرون وسطی، فیلسوفان کاتولیکی چون آلبرت کبیر و شاگرد او توماس آکویناس، آن را توسعه داده اند. در عصر روشنگری، مفهوم قوانین طبیعی، برای مبارزه با حقالهی پادشاهان و به عنوان توجیهی جایگزین، برای ایجاد یک قرارداد اجتماعی، قانون مثبت و حکومت به کار گرفته شد -و به این ترتیب، منادی حقوق قانونی - در شکل جمهوریخواهی کلاسیک آن شد. برخی، از مفهوم حقوق طبیعی را برای نامشروع جلوهدادن این نهادها سود برده اند تا مشروعیت این نهادها را به چالش بکشند.
ایده حقوق بشر مربوط به حقوق طبیعی است. بسیاری، تفاوتی میان آنها ندیده اند و آنها را مترادف هم میدانند؛ این در حالی است که دیگران این دو را جدای از هم دیده اند تا ارتباط سنتی آنها با حقوق طبیعی را خدشهدار کنند.[3] الغای حقوق طبیعی، در زمره اختیارات حکومتها یا نهادهای بینالمللی نیست. بیانیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ یک ابزار قانونی مهم است که مفهوم حقوق طبیعی را در قانون بینالمللی نرم تثبیت میکند. بهطور سنتی، حقوق طبیعی را منحصراً حقوق منفی محسوب کرده اند،[4]در حالی که حقوق بشر دارای حقوق مثبت است. حتی در مفهوم حقوق طبیعیِ حقوق بشر، این دو اصطلاح ممکن است مترادف باشند.
این قضیه که حیوانات حقوق طبیعی دارند، مورد توجه و علاقهمندی فلاسفه و محققان حقوقی قرن بیست و بیست و یکم قرار گرفت.[5]