گیوسافات باربارو
From Wikipedia, the free encyclopedia
جوزافا باربارو (Giosafat Barbaro) (همچنین Giosaphat یا Josaphat) (۱۴۱۳–۱۴۹۴) یک دیپلمات، تاجر، کاوشگر و نویسنده سفر از تبار ونیزی باربارو بود.[1][2] او به طرز غیرمعمولی نسبت به همعصریان خود خوش-سفر بودهاست.[3] از ۱۴۷۴ مصادف با حکومت اوزون حسن در ایران بود و در ۱۴۷۸ همزمان با مرگ اوزون حسن آخرین سفیر ونیزی بود که ایران را ترک کرد.[4][5] او از طرف جمهوری ونیز فرستاده شده بود تا با اتحاد با ایران، امپراتوری عثمانی را تحت فشار قرار دهند. ارتباط جمهوری ونیز از زمان اوزون حسن تا اوایل حکومت صفویه با ایران ادامه روابطی بود که ایلخانان با فرمانروایان مسیحی و بویژه جمهوریهای ایتالیا داشتهاند. منتها در این دوره ونیز بیش از دیگران با عثمانیان درگیر و طالب همپیمانی با ایران بود. پیوندهای خانوادگی اوزون حسن با امپراتوری طرابوزان پای او را به سیاست جهانی باز کرد. باربارو مردی موشکاف و بصیر بود. او طی سفرهای اول خود به شرق با زبانهای ترکی و پارسی آشنایی کافی یافت. سفرنامه باربارو، مطابق دو سفر او به شرق، به دو بخش تقسیم میشود. ولی تعیین زمان دقیق مسافرت او مشکل است. بخش اول سفرنامه او، شامل سفر وی به تانا، تلاش بینتیجه او و همراهانش برای دست یافتن به گنج را بازگو میکند. بخش دوم این سفرنامه نیز دربارهٔ ایران است. قسمت اول سفرنامه باربارو شامل سفر وی به تانا، بیشتر بهصورت اثری جغرافیایی نمایان است. اما قسمت دوم، شامل سفر باربارو به ایران، از جنبه تاریخی بیشتری برخوردار است. شیوه نگارش باربارو توصیفی است. او در شرح سفر، خواننده را با متن خود همراه میکند. به حدی که خواننده تصور میکند که با باربارو همسفر شدهاست. وی هرگاه که وارد شهر یا روستایی میشود، آنجا را با تمام ظرافت و دقت معرفی میکند. بهعنوان نمونه در معرفی شهر ماردین، که آن را جزو قلمرو اوزون حسن میداند، راه ورودی، دروازه، دژ، ساکنین، پارچهها و بیمارستان شهر را توصیف میکند. باربارو در عین سادگی بیان وقایع و حوادث تاریخی، اطلاعات ذیقیمتی به خواننده ارائه میدهد و رخدادهای تاریخی را بهطرز آشکاری بیان میدارد. همانند شرحی که دربارهٔ پذیرایی شاه از خود آوردهاست.[6]