کنترل غیرنظامی نیروهای نظامی
From Wikipedia, the free encyclopedia
کنترل غیرنظامی نیروهای نظامی دکترینی در علوم سیاسی و علوم نظامی هست که تصمیمگیری نهایی امور استراتژیک یک کشور را در اختیار رهبری غیرنظامی و سیاسی و خارج از محدوده نظامیان حرفهای قرار میدهد. حالت معکوس آن که نظامیان حرفه ای، سیاست یک کشور را تعیین کنند، دیکتاتوری نظامی نامیده میشود. عدم کنترل بر نظامیان ممکن هست که به وضعیت دولت در درون دولت منجر شود. به عبارت دیگر، کنترل غیرنظامی نیروهای نظامی، تبعیت کامل نیروی نظامی حرفهای در امور سیاستگذاری از رهبری غیرنظامی هست.
کنترل غیرنظامی اغلب یک پیش شرط لیبرال دموکراسی پایدار شمرده میشود. این اصطلاح عموماً در مطالعه علمی دموکراسی با مقامات انتخابی به کار میرود. هرچند، تبعیت نظامی از غیرنظامیان منحصر به دموکراسیها نیست و به عنوان مثال، در جمهوری خلق چین، بنا به گفته مائو تسه تونگ «اصل این است که حزب به تفنگ دستور میدهد و تفنگ هرگز نباید به حزب فرمان دهد» که این منعکسکننده اولویت حزب کمونیست چین (و احزاب کمونیست بهطور کلی) به عنوان تصمیم گیرندگان در تئوریهای مارکسیست–لنینیست و تئوری مائوئیست سانترالیسم دموکراتیک است.[1]
به اعتقاد ریچارد کوهن، استاد دانشگاه کارولینای شمالی در چپل هیل "کنترل غیرنظامی یک واقعیت نیست بلکه یک پروسه هست".[2] کنترل غیرنظامی در عمل در سطوح متفاوتی قراردارد. در یک سطح از رهبران نظامی انتظار میرود که سیاستهای کلی را به عملیات نظامی ترجمه کنند، در سطح دیگر، سیاستمداران غیرنظامی مستقیماً اهداف عملیات نظامی را تعیین میکنند. رهبران ملی با تجربه محدود در مسائل نظامی اغلب چارهای جز تکیه بر مشاوره حرفهای فرماندهان نظامی آموزشدیده در هنر و علم جنگ ندارند؛ در چنین مواردی نیروهای نظامی ممکن است برای حمایت یا مخالفت از سیاستی، وارد عرصه کشورداری شوند و باعث کمرنگ شدن مرز بین کنترل نظامی و غیرنظامیشوند.