موازنه قدرت
From Wikipedia, the free encyclopedia
نظریه موازنه قدرت بر این اصل استوار است که امنیت بینالمللی زمانی افزایش مییابد که قدرت نظامی به نحوی توزیع شده باشد که هیچ دولتی به اندازهای که توانایی تفوق آمدن بر دیگر دولتها را داشته باشد، قدرتمند نباشد.[1] این نظریه پیشبینی میکند که اگر یک دولت، قدرت فوقالعاده زیادی داشته باشد از قدرت خود استفاده میکند و به کشورهای ضعیف حمله میکند. این امر موجب میشود دولتهایی که در معرض خطر هستند برای پیوستن به ائتلافهای تدافعی انگیزه پیدا کنند. برخی از واقع گرایان بر این عقیده هستند که این امر میتواند موجب ثبات بیشتری شود چرا که از تجاوز جلوگیری میکند و آن را غیرجذاب نشان میدهد البته اگر میان ائتلافهای رقیب تعادل قدرت برقرار باشد.[1]