علم و فناوری در اتحاد جماهیر شوروی
From Wikipedia, the free encyclopedia
علم و فناوری در اتحاد جماهیر شوروی به عنوان بخش مهمی از سیاست ملی، رویهها و هویت ملی عمل میکرد. از زمان لنین تا انحلال اتحاد جماهیر شوروی در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی، هم علم و هم فناوری ارتباط تنگاتنگی با ایدئولوژی و عملکرد عملی دولت شوروی داشتند و در مسیرهایی مشابه و متمایز از مدلهای دیگر کشورها دنبال شدند. بسیاری از دانشمندان بزرگی که در روسیه امپراتوری کار میکردند، مانند کنستانتین تسیولکوفسکی، به کار خود در اتحاد جماهیر شوروی ادامه دادند و علم شوروی را به وجود آوردند.
دولت شوروی توسعه و پیشرفت علم را در اولویت ملی قرار داد و بر علم در تمام سطوح آموزشی تأکید کرد و دانشمندان برتر را به افتخاراتی رساند. در اتحاد جماهیر شوروی سالانه تعداد بسیار زیادی از مهندسان فارغالتحصیل میشدند. دانشمندان شوروی در چندین زمینه مورد تحسین قرار گرفتند که با علم و نوآوری بسیار توسعه یافته در سطح نظری مشخص میشد، هرچند تفسیر و کاربرد کوتاهی داشت. آنها در زمینههایی مانند ریاضیات و چندین شاخه از علوم فیزیکی، به ویژه فیزیک هسته ای نظری، شیمی و نجوم، در لبه برتر علم بودند. شیمی فیزیکدان و فیزیکدان نیکولای سمینوف اولین شهروند شوروی بود که در سال ۱۹۵۶ میلادی در میان چندین برنده جایزه نوبل اتحاد جماهیر شوروی برنده جایزه نوبل شد و سرگئی نوویکوف ریاضیدان اولین شهروند شوروی بود که در سال ۱۹۷۰ مدال فیلدز را به دست آورد و سپس گریگوری مارگولیس در سال ۱۹۷۸ و ولادیمیر درینفلد در سال ۱۹۹۰ موفق به دریافت مدال شدند.
فنآوری شوروی در زمینههای فیزیک هسته ای بسیار توسعه یافته بود، جایی که مسابقه تسلیحاتی با غرب، سیاست گذاران را متقاعد کرد که منابع کافی را برای تحقیق کنار بگذارند. به دنبال یک برنامه به کارگردانی ایگور کورچاتوف (بر اساس جاسوسان کمبریج پنج)، اتحاد جماهیر شوروی دومین کشوری بود که در سال ۱۹۴۹، چهار سال پس از ایالات متحده، بمب اتمی ساخت. اتحاد جماهیر شوروی یک بمب هیدروژنی را در سال ۱۹۵۳ منفجر کرد، تنها ده ماه پس از ایالات متحده. اکتشافات فضایی نیز بسیار توسعه یافته بود: در اکتبر ۱۹۵۷ اتحاد جماهیر شوروی اولین ماهواره مصنوعی، اسپوتنیک-۱ را به مدار زمین فرستاد. در آوریل ۱۹۶۱، یک فضانورد شوروی، یوری گاگارین، اولین انسان در فضا شد. شوروی یک برنامه فضایی قوی را تا زمانی که مشکلات اقتصادی منجر به افول آن در دهه ۱۹۸۰ شد را حفظ کرد.
اگرچه علوم در مقایسه با رشتههای دیگر مانند هنر با شدت کمتری سانسور میشدند، نمونههای متعددی از سرکوب ایدهها وجود داشت. در بدنامترین آن، تروفیم لیسنکو، دانشمند علوم زراعی، از پذیرش نظریه کروموزوم وراثت که معمولاً توسط ژنتیک مدرن پذیرفته میشود، خودداری کرد. او با این ادعا که نظریههایش با مارکسیسم مطابقت دارد، در سال ۱۹۴۸ با جوزف استالین صحبت کرد تا تمرین و آموزش ژنتیک جمعیت و چندین زمینه دیگر مرتبط با تحقیقات بیولوژیکی را ممنوع کند. اما این تصمیم در دهه ۱۹۶۰ لغو شد.[1]