شاپور یکم
دومین شاهنشاه ساسانی (٢۴٠ - ٢٧٠) میلادی / From Wikipedia, the free encyclopedia
شاپور یکم (به پارسی میانه: 𐭱𐭧𐭯𐭥𐭧𐭥𐭩،تلفظ:شاهپوهر) دومین شاهنشاه ایرانشهر از دودمان ساسانی بود که پس از مرگ پدرش، اردشیر بابکان، بنیان گذار شاهنشاهی ساسانی، در ۱۲ آوریل ۲۴۰ میلادی به فرمانروایی رسید. وی پیش از رسیدن به شاهنشاهی بهعنوان جانشین پادشاه در نبردهای زیادی در برابر اشکانیان شرکت جست و توانست جایگاه والایی در نزد پدرش پیدا کند.
شاپور یکم 𐭱𐭧𐭯𐭥𐭧𐭥𐭩 | |
---|---|
شاهنشاه ایران و انیران[1] | |
دومین شاهنشاه ساسانی | |
سلطنت | ۱۲ آوریل ۲۴۰ – مه ۲۷۰ |
تاجگذاری | ۱۲ آوریل ۲۴۰ |
پیشین | اردشیر بابکان |
جانشین | هرمز یکم |
شاهنشاه مشترک | اردشیر بابکان (۲۴۰–۲۴۲) |
زاده | ۲۱۵ گور، شاهنشاهی اشکانی |
درگذشته | مه ۲۷۰ (۵۵ سال) بیشاپور، ایرانشهر |
همسر(ان) | خوریم گودرز نضیره |
فرزند(ان) | |
خاندان | خاندان ساسان |
پدر | اردشیر بابکان |
مادر | مورود بانو |
پس از مرگ اردشیربابکان، شاپور فرمانروایی کشور را به دست آورد و در آغاز پادشاهی خویش با فراخوان دینی مانی رو به رو شد؛ و به سبب اینکه وی در سیاست خویش از آزادی دینی استفاده میکرد، از او پشتیبانی نمود؛ و در پایان توانست از شیوههای نوین مانی برداشتهای نیازین را داشته باشد و در یکپارچگی فرمانروایی از وی یاری گیرد . درباره اداره رویدادهای دینی کشور میتوان گفت که شاپور همانند پدر خویش توانایی اداره این کارها را نداشتهاست بنابراین اداره همه این رویدادها را با توانایی تصمیمگیری آزاد یکپارچه بر دوش یک روحانی بهنام کرتیر گذاشته بود و کرتیر هم قوانین مذهبی تازه ای را برای فرمانروایی ساسانی برگزید.
شاپور در زمان پادشاهی خویش در سه دوره با رومیان نبرد کرد. در نخستین دوره جنگها،دو نبرد با رومیان را پشت سر گذرانید. نبرد نخست که در رأسالعین رخ داد در ادامهٔ جنگی بود که از زمان پدر او اردشیر انجام گرفته بود و در زمان شاپور ادامه داشت. در نبرد دوم سپاه ایران به همراه سپاه رومیان در جایی بنام مشیک رو در روی یکدیگر قرار گرفتند. اما سرانجام به شکست سپاهیان روم انجامید و پیمان نامه ۲۴۱ میلادی هم از آن دسته پیامدهای منفی این جنگ با رومیان بود و از پیامدهای مثبت این جنگ برای ساسانیان، بهدست آوردن سرزمین ارمنستان بود که از همین رو از مهمترین شهرهای این دوران بشمار میرفت. در دوره دوم جنگهای شاپور از سال ۲۵۲ تا ۲۵۳ میلادی جنگهایش را در برابر امپراتوری روم آغاز کرد و توانست در این جنگها شکست سنگینی را به رومیان تحمیل کند و یک ارتش نیرومند رومی را در نبرد بربلیسوس شکست دهد و استانهای شرقی را به چنگ خود درآورد. دوره سوم جنگها در اثر شکسته شدن قرارداد ۲۴۴ میلادی جنگ دیگری میان ایران و روم درگرفت و ایرانیان توانستند افزون بر شکست دادن رومیان انطاکیه را نیز از آن خود کنند. در این دوره باز هم شاهد حملات رومیان به سمت شرق هستیم و رومیان که از فتوحات ساسانیان خشمگین شده بودند به سمت شرق حمله نموده و در سال ۲۵۴ میلادی، والریانوس به همراه سپاهیان خود به شرق لشکرکشی نمود. سرانجام در شهر ادسا نبردی[نبرد ادسا] میان سپاه وی و ساسانیان درگرفت که در پایان سپاه رومیان شکست خورده و در فرجام این جنگ والریانوس امپراتور روم اسیر سپاه ساسانی شد. سرانجام در این دوره از جنگها گوردیانوس دیگر امپراتور رومی نیز جان خود را از دست میدهد و فیلیپ عرب هم ناچار به پرداخت باژ میشود.
در خصوص شیوه نظام پولی این دوره میتوان گفت که شاپور در ضرب سکه از شیوه ساختاری پدر خویش استفاده نمود و توانست از عناوینی که در زمان اردشیر بکار گرفته شده بود، سکههای خویش را ضرب کند و در زمینه رواج سکه کوشش های نیازین را به سرانجام برساند. در زمان حکمرانی رفتار مناسبی با همه دین ها داشت به گونه ای که با مسیحیان و زرتشتیان و یهودیان سرزمین خویش به شیوه ای یکسان رفتار میکرد و ارج و گرامیداشتی که به این دین ها میگذاشت سبب آرامش و استقلال دینی شد.
شاپور در زمان زندگی خود شهرهای فراوانی را بنا کرد که از جمله این شهرها بیشاپور است. این شهر با همراهی اسیران رومی ساخته شد. افزون بر بیشاپور، گندی شاپور هم که یکی از مراکز مهم دانشی و پزشکی این دوران شناخته شده در زمان شاپور بنا شدهاست. شاپور علاوه بر بنا کردن شهرها به بازسازی شهرها نیز پرداختهاست که یکی از این شهرها پیروز شاپور بوده که جایگاه گردآوری جنگ افزارها بودهاست. یکی از میراث ارزشمندی که شاپور از خود برجای گذاشته، سنگنبشتهای در کعبهٔ زرتشت است که داده های مهمی در باره سرزمینهای ایرانشهر نمایان میکند. افزون بر کتیبه کعبه زرتشت میتوان به دیگر میراث شاپور همانند غار شاپور و دیگر نقوش او در نقش رستم و حاجیآباد و تنگ براق و… یادآوری نمود. سرانجام شاپور پس از سی سال پادشاهی در ۲۷ می ۲۷۰ یا ۲۷۲ در شهر بیشاپور در پی بیماری درگذشت و فرمانروایی را به پسرش هرمز اردشیر واگذار کرد.