حقوق زنان در برزیل
From Wikipedia, the free encyclopedia
حقوق زنان در برزیل (انگلیسی: Women's rights in Brazil) در برزیل به شدت تحت تأثیر سنتهای مردسالارانه فرهنگ ایبری قرار گرفتهاست که زنان را در روابط خانوادگی و اجتماعی تابع مردان میداند.[3] شبه جزیره ایبری، که از اسپانیا، پرتغال و آندورا تشکیل شدهاست، بهطور سنتی مرز فرهنگی و نظامی بین مسیحیت و اسلام بودهاست و سنت قوی برای تسخیر نظامی و تسلط مردان ایجاد کردهاست.[4] سنتهای پدرسالاری به آسانی از شبه جزیره ایبری به آمریکای لاتین از طریق سیستم انکومیاندا که وابستگی اقتصادی را در میان زنان و مردم بومی برزیل تقویت میکرد، منتقل شد.[4] به عنوان بزرگترین ملت کاتولیک رومی در جهان، مذهب نیز تأثیر قابل توجهی بر حقوق زنان در برزیل داشتهاست.
شاخص نابرابری جنسیتی[1] | |
---|---|
ارزش | ۰٫۳۹۰ (۲۰۲۱) |
رُتبه | ۹۴ از ۱۹۱ |
مرگ مادر (در هر ۱۰۰٬۰۰۰) | ۵۶ |
سهم زنان در دولتها | ۹٫۶٪ (۲۰۱۲) |
زنان بالای ۲۵ سال با آموزش متوسطه | ۵۰٫۵٪ (۲۰۱۰) |
زنان کارمند و شاغل | ۵۹٫۶٪ (۲۰۱۱) |
گزارش جهانی فاصله جنسیتی[2] | |
ارزش | ۰٫۶۹۶ (۲۰۲۲) |
رُتبه | ۹۴ام از ۱۴۶ از مجموعِ ۱۴۴ |
برزیل دارای سازمانیافتهترین و مؤثرترین جنبش زنان در آمریکای لاتین است و دستاوردهای قابلتوجهی در قرن گذشته برای ترویج و حمایت از حقوق قانونی و سیاسی زنان حاصل شدهاست.[5] علیرغم دستاوردهایی که در قرن گذشته در زمینه حقوق زنان به دست آمدهاست، زنان در برزیل هنوز با نابرابری جنسیتی قابل توجهی روبرو هستند که در مناطق روستایی شمال شرقی برزیل بارزتر است.[6] در سال ۲۰۱۰، سازمان ملل متحد برزیل را بر اساس شاخص نابرابری جنسیتی در میان ۱۶۹ کشور در رتبه ۷۳ قرار داد که آسیبهای زنان را در زمینههای حقوق باروری، توانمندسازی و مشارکت نیروی کار میسنجد.[7]
جنبشهای زنان در برزیل بهطور سنتی توسط زنان طبقه متوسط رو به بالا رهبری و حمایت میشدند، و بهجای انقلابی بودن ماهیت اصلاحطلبی دارند، هرچند استثناهای واضحی به ویژه در مورد جنبشهای اصلاحات ارضی وجود دارد.[8] اگرچه در دهه ۱۹۳۰ در برزیل حق رای به زنان اعطا شد، اما تا دهه ۱۹۷۰ و به بعد بود که جنبش گستردهتر و قدرتمندتر زنان در برزیل شکل گرفت. برزیل در سال ۱۹۷۹، در سال انتشار آن، کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان را امضا و تصویب کرد، کنوانسیون سازمان ملل متحد هدف آن حذف همه اشکال تبعیض علیه زنان است.[9] زنان در برزیل از حقوق و وظایف قانونی مشابه مردان برخوردار هستند که به وضوح در ماده پنجم قانون اساسی برزیل در سال ۱۹۸۸ بیان شدهاست.[10]
مجمع جهانی اقتصاد مطالعهای منتشر کرد که نشان میدهد برزیل عملاً تفاوتهای جنسیتی در آموزش و درمان را ریشه کن کردهاست، اما زنان از نظر حقوق و نفوذ سیاسی عقب ماندهاند. بر اساس آمار وزارت کار و رفاه، زنان ۳۰ درصد کمتر از مردان دستمزد میگرفتند. در سال ۲۰۰۵، گزارشگر ویژه سازمان ملل، به سطح بسیار پایینی از نمایندگی زنان در سیستم قضایی اشاره کرد، جایی که زنان «تنها ۵ درصد از پستهای بالای قوه قضائیه و دادستانی را به خود اختصاص دادهاند».[11] بسیاری از زنان به عنوان شهردار انتخاب شدهاند و زنان بسیاری نیز قاضی فدرال بودهاند. اولین زن در سال ۱۹۷۹ در مجلس سنا مشغول به کار شد. زنان برای اولین بار در انتخابات ریاست جمهوری برزیل ۱۹۸۹ نامزد ریاست جمهوری شدند. تا سال ۲۰۰۹، ۹ درصد از کرسیهای پارلمان ملی در اختیار زنان بود.[12]