جنگ هفتساله
جنگ بین قدرتهای اروپایی در قرن هجدهم / From Wikipedia, the free encyclopedia
جنگ هفتساله یک درگیری نظامی بزرگ بود که بین سالهای ۱۷۵۶ تا ۱۷۶۳ میلادی بین قدرتهای بزرگ آن زمان رخ داد و آمریکای شمالی، کارائیب، مرکزی، اروپا، ساحل غربی آفریقا، هند و فیلیپین را تحت تأثیر قرار داد.
جنگ هفتساله | |||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
بخشی از جنگهای انگلستان و فرانسه و جنگهای اتریش و پروس | |||||||||
بر خلاف عقربههای ساعت از بالا چپ: نبرد پلاسی (۲۳ ژوئن ۱۷۵۷)، نبرد کاریون (۶–۸ ژوئیه ۱۷۵۸)، نبرد زورندورف (۲۵ اوت ۱۷۵۸)، نبرد کونسدورف (۱۲ اوت ۱۷۵۹) | |||||||||
| |||||||||
طرفهای درگیر | |||||||||
امپراتوری مقدس روم[1](طرفداران پادشاهی پروس)
|
| ||||||||
فرماندهان و رهبران | |||||||||
|
|
دولتهای بریتانیا، اسپانیا و اتریش هیچیک از معاهده اکس لاشاپل راضی نبودند و علل و بهانههای تازهای برای برخورد و درگیری وجود داشت. رقابت مستعمراتی میان فرانسه و بریتانیا، در آمریکا و هند باقی بود. در آمریکا، مهاجران و کوچنشینهای انگلیس، در پیشروی به سوی مغرب، با مقاومت فرانسویان در لوئیزیانا مواجه شدند و چند بار زد و خوردهایی میان دو کشور صورت گرفت. دوپلکس که حکومت مستعمرات فرانسه را در هند به عهده داشت در صدد برآمد برای توسعه آنها در کارهای شاهزادگان هندی مداخله کند ولی این سیاست موجب تیرگی روابط او و انگلیسیها گشت ولی دولت فرانسه برای جلوگیری از جنگ او را به فرانسه بازخواند. در اروپا، مخصوصاً اتریشیها تمایل زیادی به درهم ریختن اساس صلح از خود نشان میدادند و ماری ترز که نمیتوانست رنج از دست رفتن سیلزی را بر خود هموار کند میکوشید تا اتحادیهای علیه پروس تشکیل دهد. وی به آسانی امپراتوری روسیه و اغلب دولتهای آلمانی را در این اتحادیه وارد کرد و سپس فرانسه را نیز به طرفداری از اتریش واداشت. در نتیجهٔ این اقدامات، اتحادیهها به صورتی مخالف و معکوس وضعی که سابق داشتند درآمدند، چون دولت انگلیس هم به طرفداری پروس برخاست و سوئد هم علیه پروس به متحدین پیوست. به این ترتیب دو جنگ، به موازات هم و تقریباً در یک زمان آغاز شد، یکی دریائی و مستعمراتی، و دیگری جنگ در خشکی، که صحنهٔ اصلی آن آلمان بود.
جنگ هفت ساله بر اثر حمله ناگهانی فریدریش دوم، پادشاه پروس در سال ۱۷۵۶ شروع شد. وی اتریشیها را در لوبوسیتز شکست داد و قوای ساکس را در پیرنا به تسلیم واداشت ولی خود او از چهارسو مورد حمله قرار گرفت، از جنوب به وسیله اتریشیها، از مشرق توسط روسها، از شمال به وسیله سوئدیها و از مغرب به وسیله فرانسویان و متحدین آلمانی آنها، تنها متحد فردریک، انتخابگرنشین هانوفر بود که پادشاه آن پادشاه انگلیس هم بود. وی با دلاوری و مهارت جنگید و از بیثباتی و کندی حریفان که نمیتوانستند عملیات قوای خود را هماهنگ و منظم سازند استفاده کرد. در مغرب، فرانسویان، هانوفر را به تصرف درآورده به آلمانها ملحق شدند لیکن با آنکه در جنگ روسباخ شکست خوردند بر نیروهای نظامی هانوفر فائق آمدند. اتریشیها سیلزی را تصرف کردند ولی در مقابل حملات فردریک دوم در بوهم صورت دفاعی به خود گرفتند و با وجود فتوحاتی که در کولن، هوخ کیرشن، نصیب آنها شد در پراگ، لیگ نیتز و تورگو شکست یافتند؛ سرداران اتریشی فاقد مهارت و تدبیر فردریک دوم بودند، منتهی چون قوای بیشتری در اختیار داشتند، ساکس و سیلزی را متصرف شدند. اما روسها پس از جنگ بینتیجهٔ زورندورف، پروس شرقی را گرفته، در کونرسدورف نیز بر دشمن غلبه کرده، پومرانی و براندبورگ را به تصرف درآوردند و وارد برلین شدند. فردریک دوم با تمام تلاش و کوششی که معمول داشت ظاهراً قدرت مقاومت را از دست داده بود و در عین کمی وسایل و قلت تعداد سپاهی، از طرف دولت انگلیس هم دیگر کمکی به او نمیرسید؛ ولی در سال ۱۷۶۲ حادثهٔ غیرمترقبهای او را نجات داد، به این معنی که چون الیزابت ملکهٔ روسیه درگذشت، پتر سوم جانشین او شد و پتر سوم مقام و منزلت والائی برای فردریک دوم قائل بود. سیاست روسیه از این پس تغییر کرد، امپراتور روس اتریشیها را به تخلیه سیلزی واداشت و در همین موقع سوئدیها حاضر به صلح شدند. اگرچه پتر سوم کمی بعد درگذشت و ملکه جدید روسیه، کاترین دوم، سیاست بیطرفی در پیش گرفت، لیکن ماری ترزا دریافت که پیروزی در جنگ امکانپذیر نیست و به همین مناسبت مذاکراتی را آغاز کرد که به صلح هوبرتسبورگ منجر شد و این صلح وضع موجود را به حال خود نگاه داشت.